سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمی طولانیه اما برای این که حق مطلب را اداکنم چاره ای نداشتم، میشه گفت یه جورایی تمرین صبره !!! بخونید اگه چیزی برای گفتن نداشتم گردنم از مو باریکتر ، تنبیه ام کنید

زندگی با پویایی و تازگی هایش زیباست
رکود و جمود در زندگی وقفه می اندازد و تغییر، زندگی را رشد می دهد پوست انداختن ونو شدن ، شادابی و طراوت را به زندگی هدیه میکند . هدف زندگی آن است که تمامی توانایی های بالقوه ی انسان را شکوفا کند و بیشترین رشد و شکوفایی را در خود ظاهر سازد و این میسر نیست مگر به تغییر.
جوامع بشری رو به رشد است و دائم در حال تغییر و ما می توانیم با حفظ ارزش ها ی ملی و اسلامی خویش و بدون عقاید متعصبانه رشد کنیم .
ما تغییر را فقط درکلام می شناسیم ؛ حال آن که در عمل حاضر به ریسک و تغییر نیستیم ولی باید بدانیم تا زمانی که از منطقه ی امن خود خارج نشویم و خطر نکنیم رشدی صورت نخواهد گرفت ،مقاومت در تغییر ، تعویق افتادن رشد را در بر خواهد داشت .
ما پشت ترس هایمان پنهان شده ایم و خود را از فرصت ها وموهبت هایی که می تواند به ما رشد دهد محروم ساخته ایم . اگر رشد به منزله ی جاده ای باشد که می خواهیم در آن حرکت کنیم تغییر وسیله ی نقلیه ای است  که در آن جاده تردد می کند ومسلما این راه همیشه هموار نیست پس دلیل نمی شود که از وسیله ی نقلیه بیرون بپریم .
همه ی ما خوب می دانیم ، وقت آن رسیده که برخی از عادات و تعصبات نا به جای خود را کنار بگذاریم ،مقاومت بی فایده است بنابراین باید خود را تسلیم جریان زندگی کنیم . تغییر نه تنها میسر و امکان پذیر ، بلکه اجتناب نا پذیر هم است .
هنگامی که در مقابل تغییر مقاومت می کنیم در واقع در برابر جریان طبیعی زندگی به سمت رشد و بسط یافتن مقاومت کرده ایم و زندگی را متوقف ساخته ایم وهیچ چیز، غیر طبیعی تر از این نیست .
زندگی این نیست که همه چیز را بر سر جای خود ثابت نگه داریم و بخواهیم همه را همان طوری که هست حفظ کنیم این که زندگی نیست ، بلکه سکون و جمود و مرگ است پس به جای این که سخت تلاش کنیم که اوضاع را مثل همیشه ثابت نگه داریم باید از مقاومت کردن در مقابل جریان زندگی دست بکشیم .
برای رشد و تغییر دو راه وجود دارد :
1- رشد و تغییر را خودمان انتخاب کنیم .      2- - مجبور شویم که تغییرکنیم.
علل مقاومت در تغییر چیست ؟
1- ترس از این که آمادگی لازم برای رشد را نداشته باشیم .  2- عدم اعتماد به نفس لازم . 3- فکر کنیم که هنوز زمان لازم فرا نرسیده است.  4- اطمینان لازم برای تصمیم به تغییر را نداریم (مطمئن نیستیم که می خواهیم تغییر کنیم یا نه ؟)

ما می ترسیم تغییر کنیم چون نمی دانیم آن طرف خط چه چیز منتظرمان است پس باید سعی کنیم با نا شناخته ها دوست شویم .
بند بازی را در نظر بگیرید که چگونه از یک بند به بند دیگری جهش می کند، آنان محکم به میله چسبیده اند و با حرکاتی زیبا و مقتدرانه از این بند به آن بند می پرند و همین که می خواهند ، میله ی بند بعدی را بگیرد بند اول را رها می کند و مدتی بین زمین و آسمان معلق می ماند درست مانند زمانی که می خواهیم از حالتی به حالت دیگر تغییر کنیم .
 بله ترس از تغییر طبیعی است اما باید امیدوار باشیم که آن طرف خط وضعیت ،بهتر خواهد بود .
قدرت رها کردن :
فرض کنید برای کسی هدیه ای خریده اید اما وقتی به او نزدیک می شوید تا هدیه را تقدیمش کنید می بینید دستان او پر از جعبه های مختلف است . چه می کنید ؟ بدون شک به او نمی گویید : بیا هدیه ات را گذاشتم روی زمین و یا حتی هدیه را در دستان او قرار نمی دهید ، بلکه صبر می کنید تا دست او خالی شود و جعبه ها را زمین بگذارد .
دنیا هوشمند است و دقیقا به همین صورت با ما رفتار می کند وقتی زیاد از حد بار برداشته اید هیچ وقت سعی نمی کند چیزی به شما بدهد ، منتظر می ماند تا جایی باز شود و شما آمادگی دریافت چیزی نو وتازه را داشته باشید سپس آن را به شما می دهد و این بدین معنا ست که به منظور دریافت یک چیز جدید می بایست آن چیزی را که قبلا به آن چسبیده بودید رها کنید و این یعنی
تـغـیـــیــــــــــــــــر   

 


نوشته شده در  سه شنبه 86/4/26ساعت  2:45 عصر  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :